معارف اسلامی

تحقیق تعليم و تربيت

دانلود تحقیق با موضوع تعليم و تربيت ،
در قالب word و در 44 صفحه، قابل ویرایش.

بخشی از متن تحقیق:
بسم الله الرحمن الرحيم
بحث ما درباره تعليم و تربيت در اسلام است . تعليم و تربيت ، بحث‏ ساختن افراد انسانها است . يك مكتب كه دارای هدفهای مشخص است و مقررات همه جانبه‏ای دارد و به اصطلاح سيستم حقوقی و سيستم اقتصادی و سيستم سياسی دارد ، نمی‏تو اند يك سيستم خاص آموزشی نداشته باشد . يعنی‏
مكتبی كه می‏خواهد در مردم طرحهای خاص اخلاقی ، اقتصادی و سياسی را پياده‏ كند بالاخره اينها را برای انسانها می‏خواهد ، اعم از اينكه هدف، فرد باشد يا جامعه ، كه اين خود مسأله‏ای است ، كه در همين جا بايد بحث بشود .
اگر هدف ، جامعه باشد ، بالاخره اين افراد هستند كه به وسيله آنها بايد اين طرحها پياده شود . افراد بايد آموزش ببينند و طوری پرورش پيدا كنند كه همين طرحها را در اجتماع پياده كنند . و اگر هدف فرد باشد نيز ] بديهی است كه آموزش و پرورش افراد ضروری است ] . در اسلام ، هم اصالت فرد محفوظ است و هم اصالت اجتماع ، يعنی فرد خودش خالی از اصالت نيست . پس بالاخره طرحی و برنامه‏ای برای‏ ساختن فرد وجود دارد ، اعم از اينكه فرد را بايد ساخت برای طرحهايی كه‏
برای اجتماع و جامعه است – و اين طرح و برنامه را به عنوان مقدمه ساختن‏ اجتماع در نظر بگيريم – يا فرد را بايد ساخت از اين نظر كه هدف ، ساختن‏ افراد است ، و يا از يك نظر جمعی فرد بايد ساخته بشود ، هم از آن جهت‏ كه بايد مقدمه‏ای و ابزاری برای ساختن اجتماع باشد و هم از نظر اينكه‏
خودش هدف است . اينجاست كه ما بايد با اصول تعليم و تربيت اسلامی آشنا بشويم . اولا
آيا اسلام برای مسأله تعليم به عنوان آموزش دادن و آگاهی دادن اهميتی‏
قائل است يا نه ؟ و به عبارت ديگر آيا اسلام عنايتی به پرورش عقل و فكر انسان دارد يا چنين عنايتی ندارد ؟ اين همان مسأله علم است كه از قديم‏ ميان علما مطرح بوده ، هم اصل مطلب كه اسلام دينی است كه به علم دعوت‏ كرده است ، و هم خصوصيات آن كه آن علمی كه اسلام به آن دعوت كرده است‏
چه علمی است ؟ كه افرادی نظير غزالی ، فيض و ديگران در اين زمينه بحث‏ كرده‏اند . و از نظر تربيت و پرورش هم كه مقررات اخلاقی اسلام ، همه ، مقررات پرورشی انسانها است كه انسانی كه اسلام می‏خواهد پرورش بدهد ، انسان نمونه اسلام چگونه انسانی است و مدل آن انسان چگونه مدلی است . البته مسائل ديگری هم در اينجا هست كه مربوط به كيفيت اجرای مطلب است‏ ، يعنی هدفها مشخص ، ولی برای تربيت انسان از چه متود و روشی بايداستفاده كرد ؟ يعنی تا چه اندازه ملاحظات روانی در تعليمات اسلامی منظور شده است ؟ مثلا در تعليم و تربيت كودك چه دستورهايی رسيده و در آن‏ دستورها چقدر واقع بينی و ملاحظات روانی رعايت گرديده ، و درگذشته ،
تعليم و تربيتهای قديمی ما چقدر منطبق با تعليمات اسلامی بوده و چقدر نبوده ، و تعليم و تربيتهای امروز ما چقدر منطبق است ؟
پرورش عقل
مسأله اول كه بايد بحث كنيم همان مسأله پرورش عقل و فكر است . در اينجا ما دو مسأله داريم ، يكی مسأله پرورش عقل ، و ديگر مسأله علم . مسأله علم همان آموزش دادن است . ‘ تعليم ‘ عبارت است از ياد دادن . از نظر تعليم ، متعلم فقط فراگيرنده است و مغز او به منزله‏
انباری است كه يك سلسله معلومات در آن ريخته می‏شود . ولی در آموزش ، كافی نيست كه هدف اين باشد . امروز هم اين را نقص می‏شمارند كه هدف‏ آموزگار فقط اين باشد كه يك سلسله معلومات ، اطلاعات و فرمول در مغز متعلم بريزد ، آنجا انبار بكند و ذهن او بشود مثل حوضی كه مقداری آب در آن جمع شده است . هدف معلم بايد بالاتر باشد و آن اينست كه نيروی فكری‏
متعلم را پرورش و استقلال بدهد و قوه ابتكار او را زنده كند ، يعنی كار معلم در واقع آتشگيره دادن است . فرق است ميان تنوری كه شما بخواهيد آتش از بيرون بياوريد و در آن بريزيد تا اين تنور را داغ كنيد ، و تنوری‏ كه در آن ، هيزم و چوب جمع است ، شما آتشگيره از خارج می‏آوريد ،آنقدر زير اين چوبها و هيزمها آتش می‏دهيد تا خود اينها كم كم مشتعل بشود و تنور با هيزم خودش مشتعل گردد . چنين به نظر می‏رسد كه آنجا كه راجع به‏ عقل و تعقل – در مقابل علم و تعلم – بحث می‏شود نظر به همان حالت رشد عقلانی و استقلال فكری است كه انسان قوه استنباط داشته باشد .
دو نوع علم
جمله‏ای دارند اميرالمؤمنين كه در نهج‏البلاغه است ( و من مدتها پيش ، ذهنم متوجه اين مطلب شده بود و شواهدی هم برايش جمع كرده‏ام ( . می‏فرمايند : « العلم علمان » ( و در يك نقل ديگر : » العقل عقلان ) ، علم‏ مطبوع و علم مسموع » ( يا : « عقل مطبوع و عقل مسموع ( ولا ينفع المسموع‏
اذا لم يكن المطبوع » ( 1 ). علم دو علم است ، يكی علم شنيده شده ، يعنی‏
فرا گرفته شده از خارج ، و ديگر علم مطبوع . علم مطبوع يعنی آن علمی كه از طبيعت و سرشت انسان سرچشمه می‏گيرد ، علمی كه انسان از ديگری ياد نگرفته و معلوم است كه همان قوه ابتكار شخص‏ است . بعد می‏فرمايد : و علم مسموع اگر علم مطبوع نباشد فايده ندارد . و واقعا هم همين جور است . اين را در تجربه‏ها درك كرده‏ايد : افرادی هستند كه اصلا علم مطبوع ندارند . منشأ آن هم اغلب سوء تعليم و سوء تربيت است‏ ، نه اينكه استعدادش را نداشته‏اند . تربيت و تعليم جوری نبوده كه آن‏ نيروی مطبوع او را به حركت درآورد و پرورش بدهد  …

دانلود فایل

دانلود فایل”تحقیق تعليم و تربيت”